کند کردن ریتم زندگی به تناسب ریتم سیستم عصبی خودتان، نیازمند تلاشی آگاهانه و همیشگی است. وقتی که فشارهای ناشی از فرهنگ جامعه، شما را به سرعت بیشتر و انجام کارهای بیشتر سوق می‌دهد، اولویت دادن و تمرین فعالیت‌هایی که خودتنظیمی و بهبود سیستم عصبی را تقویت می‌کنند، نوعی اقدام انقلابی و شورشی محسوب می‌شود.

فشارهای ناشی از فرهنگ جامعه ای که برای پرمشغله بودن، سخت کار کردن و دستیابی به موفقیت بیشتر امتیاز میدهد، میتواند این باور درونی را ایجاد کند که باید نیازهای عصبی-زیستی خود را نادیده بگیرید و به عادات مقابله‌ای تکیه کنید که نه استرس را تخلیه می‌کنند و نه بهبودی واقعی را برای سیستم عصبی‌تان فراهم می‌آورند.

این استراتژی‌ها به طور موقت احساس ناراحتی را تسکین می‌دهند، خلأهای احساسی را پر می‌کنند و حس کنترل را در زمان‌های   مواجه با ابهام را ایجاد می کنند. شاید تجربه داشته اید که در این شرایط  به استفاده از کافئین، محرک‌ها، قند و یا سایر مواد گرایش پیدا کرده‌اید تا انرژی خود را به طور مصنوعی شارژ کنید و بتوانید محدودیت‌های  زیستی- عصبی خود را نادیده بگیرید و کار بیشتری انجام دهید.

شاید به دنبال هفته‌ها استرس بیش از حد، به عادت‌هایی  دچار شده اید که دیگر نمی‌توانید آنها را ترک کنید. اگر نتوانید به صورت آگاهانه به خود استراحت بدهید و با سرعت بدنتان پیش بروید، ممکن است شب‌ها تنها با مصرف الکل، غذای فست فود و پر کالری یا غرق شدن در رسانه‌های اجتماعی، تلویزیون یا زمان آنلاین بتوانید آرامش پیدا کنید.

شاید ترس وعدم اطمینان باعث شده‌ که کمال‌گرا شوید؛ در شرایط استرس‌زا خود را بیشتر تحت فشار قرار دهید، سریع‌تر و بیشترکار کنید، چند کار را همزمان انجام  دهید و منتقد درونی‌تان با صدای بلند به شما بگوید که احساس استرس‌تان غیرمنطقی است و اینکه "این تند تند و زیاد کار کردن" تنها راه کنترل زندگی‌تان است.

هرچند این عادات مقابله‌ای درهر فرد جدا شکل میگیرد، ولی بسیاری از محیط‌های کاری، سیستم‌های آموزشی و نهادهای اجتماعی ارزش‌هایی را تشویق می‌کنند که شما را به این عادات سوق دهند، که بتوانید "بیشتر" تلاش کنید و شما را به بازی " بیشتر، سریعتر، زودتر" سوق میدهند، این بازی است که هیچ برنده ای ندارد. این ارزش‌ها ممکن است ناخودآگاه شما را به جدا شدن از بدن، نادیده گرفتن نیازها و نا تنظیمی سیستم عصبی سوق دهند.

 به خودتان فکر کنید:

  • چه ریتم‌ زندگی را درونی‌سازی کرده‌اید و زندگی میکنید؟ آیا با ریتم بدنتان سازگاراست؟

  • آیا باید به طور مصنوعی انرژی‌تان را افزایش دهید تا کارایی بیشتری داشته باشید؟

  • آیا با "بی‌حس شدن" سیستم عصبی شما سعی میکند خود را آرام سازد؟

  • آیا فکر میکنید که با کاهش سرعت زندگی، بلندپروازی شما و دسترسی به رویاهایتان از بین می‌برد؟

  • آیا به نیازهای واقعی عصبی-زیستی‌تان برای استراحت و یا دورشدن از صفحه‌نمایش توجه میکنید؟


سیستم عصبی شما پیام‌ها را از محیط، افراد اطراف و حتی کسانی که به صورت آنلاین دنبال می‌کنید جذب می‌کند. این پیام‌ها ممکن است به‌طور ناخودآگاه شما را ازحالت تنظیم سسیتم عصبی دور کنند و به مرورزمان به سمت ناتنظیمی سیستم عصبی سوق دهند ناتنظیمی به معنای گیر افتادن در حالت بیش برانگیختگی سطح انرژی (اضطراب، تحریک‌پذیری بالا، عدم توانایی برای استراحت کردن) و یا حالت کم برانگیختگی (احساس افسردگی، بی‌انگیزگی، فرسودگی) است.

البته، مواقعی وجود دارد که باید انرژی‌تان بالا ببرید تا با مسائل استرس‌زا روبرو شوید اگر بتوانید بعد از آن به نقطه تنظیم برگردید، این نشانه سیستم عصبی تنظیم و بهبود یافته است. ولی وقتی انرژی شما همیشه درحالت بیش برانگیختگی قراردارد وشما به سمت عادات مقابله‌ای کوتاه‌مدت کشیده می شوید که خود را به صورت مصنوعی آرام کنید، در این نقطه سیستم عصبی شما به حمایت و بهبودی نیاز دارد. برای تغییر این چرخه عادتی، نیاز است با تمرینات بدن محور و توجه به مفهوم انواع استراحت و شناخت حد زیستی-عصبی خود، سیستم عصبی خود را از حالت ناتنظیمی به حالت تنظیم مجدد برگردانید و انعطاف پذیری را به سلامت روان و جسم خود بازگردانید.

 در آموزش های پلی واگال و تمرینات تنظیم سیستم عصبی در مورد این موضوع عمیق تر بحث خواهیم کرد.